خیلی
وقتها میشه که موقع نماز آدم خندش بگیره به خصوص اگه بچه کوچیک داشته باشه
اما من خیلی وقت بود که سر نماز بی اختیار خندم نگرفته بود
اصلا خیلی وقت بود بدون برنامه ریزی نخندیده بودم 🤣
اما امشب اول ماه ذی الحجه سرنماز دهه اول ذالحجه کلی خندیدم کلی زیاد
تومسجد اونم مسجد پارک چیتگر تهران
یه مادری به بچش گفت برو از بابا بپرس نمازمون شکستس؟
بچه رفت پرسیدو ّاومد گفت مامان بابا میگن نه سالمه نشکسته🤣
خیلی خندیدم خیلی دلم براش ضعف رفت
حالا که فکرمیکنم خیلی هم خنده دارنبود اما انگار خود این نماز حالما خوب کرده بود که اینجور خندیدم
خلاصه خندهی جدید وبی بهانهای بود که خواستم بنویسمش
دلم برای پاکی ومعصومی وسادگی بچگیهام تنگه .